
انسان موجودی اجتماعی است و هر فرد از بدو تولد و در طول عمر خود، حضور در گروههای مختلفی را تجربه میکند. در حقیقت ارتباط با دیگران و زندگی گروهی بخش اجتناب ناپذیری از زندگی هر شخص است. از خانواده گرفته تا گروههای دوستی و کل جامعه، انسانها گروههای اجتماعی مختلفی را تشکیل میدهند و در گروههای مختلف عضو میشوند. در واقع، این گرایش بخشی ضروری از «انسان بودن» است. گروهها نقش مهمی در زندگی روزمره ایفا کرده و به انسانها کمک میکنند تا به دنیای اطراف خود معنا دهند. گروههای اجتماعی یکی از نیازهای اساسی روانی برای بقا را برآورده میکنند: احساس تعلق. رشد شخصیت، آموزش، برآورده شدن نیازهای اقتصادی و روانی، احساس امنیت، دوست داشته شدن و موارد بسیار دیگری، همه از طریق زندگی گروهی امکانپذیر است و اهمیت گروه را در زندگی بشر نشان میدهد. روانکاوی نیز به عنوان نگاهی دربرگیرنده در خصوص ماهیت انسان و جنبههای گوناگون زندگی بشر، از پدیدۀ گروه و ارتباطات اجتماعی غافل نبوده و بینشهای مهمی در این باب ارائه داده است. امروزه نظریه روانکاوی به گونهای در تار و پود جامعه مدرن تنیده شده که از اصول روانکاوی نه تنها در روابط دو نفره بلکه در تعاملات گروهی استفاده میشود. از این رو گروهدرمانی تحلیلی به مثابه شکلی از درمان تحلیلی در کنار رواندرمانی انفرادی رواج دارد. گروهدرمانی تحلیلی فرصت مشاهده تعاملات بین فردی را در بستری گستردهتر فراهم کرده که میتواند دیدگاهی منحصر به فرد و متفاوت از آنچه در روانکاوی انفرادی تجربه میشود را به فرد ارائه کند. هنگامی که اعضای یک گروهدرمانی گرد هم میآیند، به نحوی نماینده جامعهای هستند که گروه در آن برگزار میشود.
کلمه “گروه” به مجموعهای از افراد دلالت میکند که با ویژگی، دیدگاه یا هدف مشترکی در کنار یکدیگر قرار گرفتند، خواه آنها در یک فضای فیزیکی جمع شده باشند یا نه. هر گروه بر اساس ماهیت و شرایط آن میتواند به اشکال مختلفی بر فرد تأثیر بگذارد. برای مثال گروه در صورت نیاز میتواند به عنوان یک سیستم حمایتی عمل کرده و با فرد همدلی کند. گروههایی مانند «خانواده، دوستان، شریک عاطفی و هر گروه دیگری از مردم» میتواند سبب شود که شخص احساس کند که پذیرفته شده است، به دیگران متصل و در پناه راحتی و حمایت آنها است. گروههای کاری قابلیت این را دارند تا به فرد کمک کنند به اهداف خود دست یافته و احساس موفقیت و تسلط کند. از سویی دیگر، گروههای اجتماعی گستردهتر، مانند «قومیت، ملیت، مذهب، نژاد یا سن» به افراد احساس هویت میدهند. به نظر میرسد که انواع مختلف گروه انواع مختلفی از نیازها را برآورده میکند. گروه علاوه بر مفهوم کلی آن در زندگی (گروه دوستی، کاری، خانواده و غیره)، میتواند به عنوان یک درمان روانکاوانه نیز مورد استفاده قرار گیرد. فرد در گروهدرمانی از فضایی امن سود میبرد که میتواند در آن خود را ابراز کند و با دریافت همدلی، فهم مشترک و بازخوردهای مختلف، رشد کرده و از تجربیات جدید خود در رابطه با دیگران در جامعهای بزرگتر استفاده کند.
گروههایی که به طور خاص برای اهداف درمانی تشکیل شدهاند باید زمان و فضای کافی را فراهم کنند تا امکان ظهور و ترمیم روابط طولانی مدت از طریق فرایند ارتباط، تجزیه و تحلیل فراهم شود. در رواندرمانی تحلیلی گروهی، افراد این فرصت را پیش روی خود مییابند تا شخصیترین افکار خود را در گروه ابراز کنند. بنابراین، تکنیکهای تجزیه و تحلیل گروهی و قوانین حاکم بر هر گروه نیز ابزارهایی برای تسهیل هرچه بیشتر این تجربه برای شرکتکنندگان بوده و درمانگران از طریق کاربست آنها، در پی ایجاد فضایی امن هستند تا اعضای گروه بتوانند در آن بستر، تعاملاتی مفید، عمیق و اندیشیده را تجربه کنند که در خدمت همافزایی گروه و رشد شخصی اعضا در قالب گروه باشد.
گروه عمدتاً متشکل از پنج تا دوازده نفر است. اکثریت گروهها هم از مرد و هم زن تشکیل شدهاند، در حالی که عضویت در گروههای دیگر ممکن است محدود به همجنس باشد. بسته به روش تحلیلگر، جلسات یک ساعت و نیم یا بیشتر طول میکشد.
یکی از اهداف گروهدرمانی، گرد هم آوردن افرادی است که تجربیات مشابهی دارند. ملاقات با افراد دیگر که مشکلات مشابهی دارند به فرد کمک میکند تا متوجه شود که تنها نیست. هنگامی که گروهدرمانی تحلیلی توسط یک درمانگر ماهر انجام میشود، او کاملاً از نظریه و تکنیک روانکاوی استفاده میکند. در این روش از تمام مبانی روانکاوی مانند تحلیل انتقال و مقاومت، تداعی آزاد و تحلیل رویا استفاده میشود. با این حال، این شکل از رواندرمانی دارای ویژگیهای دیگری است که مختص به گروه است و نمیتوان آن را در درمان فردی تجربه کرد. در میان این ویژگیها که این شیوه از درمان را متمایز میسازد، موارد زیر از همه مهمتر هستند:
در یک گروه، اعضا در یک موقعیت واقعی و در تعامل با تعدادی از افراد، مشکلات خود را حل و فصل میکنند. آنها در فرایند درمان از مشکلات مشابه در دیگران آگاه میشوند. با درک احساسات سایر اعضا، فرد بینش سریعتری نسبت به مشکلات و واکنشهای عاطفی خود به دست میآورد. درواقع اعضای گروه با شخصیتها و ویژگیهای مختلف، واکنشهای هیجانی متنوعی را بر میانگیزند. تعامل با افراد در چنین محیطی منجر به درک بهتر فرد از احساسات، الگوهای رفتاری و تعارضهای خود میشود. اعضای گروه به یکدیگر بازخورد میدهند که این بازخوردها و واکنشها میتواند به فرد در تعاملات اجتماعی خارج از گروه کمک کند. مزیت دیگر گروهدرمانی نسبت به درمان انفرادی، هزینه نسبتاً پایین آن است که فرصت استفاده از درمان تحلیلی را برای افرادی بیشتری میسر میکند.
به طور کلی مزایای گروهدرمانی را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
- مکانی امن برای به اشتراک گذاشتن احساسات و فهم بهتر وضعیت سلامت روان خود.
- مکانی برای دریافت حمایت از دیگرانی که مشکلات مشابهی را تجربه میکنند.
- قرار گرفتن در معرض رفتارها، افکار و باورهای جدیدی که ممکن است دیدگاه افراد را تغییر دهد.
- محیطی که فرد در آن متوجه میشود با مشکلاتش تنها نیست.
- یک جایگزین به صرفهتر از لحاظ اقتصادی.